هر چه دل تنگت میخواهد بگو


www.sazchat.ir

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: چهار شنبه 16 مرداد 1398برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

تنهایی ات را با کسی قسمت نکن رفیق

این روزها آدم ها بیشتر تنهاترت میکنند

میدانی چه جوری؟؟

میگذراند حسابی وابسته اش شوی

دل ببندی ، عادت کنی به بودنش به صدایش به اس ام اس هایش

دوستش داشته باشی حسابی

بعد یهو یک جایی بی هوا


و...........

میره  و تو بیشتر از هر لحظه دیگر تنهاتر میشوی

تنهایی ات را قسمت نکن رفیق ..

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: پنج شنبه 25 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: سه شنبه 16 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: سه شنبه 16 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

مسابقات قویترین مورچه دنیا

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: سه شنبه 16 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: سه شنبه 16 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: سه شنبه 2 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

هستن دخترایی که نگران پاک شدن آرایششون نیستن چون آرایش ندارن هستن دخترایی که وقتی یه پسر. پولدار میبینن دلشون نمی لرزه چون دلشون دله نه ژله... هستن دخترایی که با دیدن ماشین پسرا کف نمیکنن چون اینا دخترن نه دلستر... اینآ رو خیــلے مواظبشون بآشین ! اذیتشون نکنید قــدر اینآ رو بدونید ، اینآ خیــلے حیفن به ســـلامتی پســــــــری که ... به دوســــت دخـــترش گفت : اگه بری اسمت میشه اسم دخترم و اگه بمونی میشه اسم مــــادرش ...
نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: پنج شنبه 7 شهريور 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: سه شنبه 5 شهريور 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: سه شنبه 5 شهريور 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: سه شنبه 5 شهريور 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

یک روز یک پسر و دختر جوان دست در دست هم از خیابانی عبور میکردند

جلوی ویترین یک مغازه می ایستند

دختر:وای چه پالتوی زیبایی

پسر: عزیزم بیا بریم تو بپوش ببین دوست داری؟

وارد مغازه میشوند دختر پالتو را امتحان میکند و بعد از نیم ساعت میگه که خوشش اومده

پسر: ببخشید قیمت این پالتو چنده؟

فروشنده:360 هزار تومان

پسر: باشه میخرمش

دختر:آروم میگه ولی تو اینهمه پول رو از کجا میاری؟

پسر:پس اندازه 1ساله ام هست نگران نباش

چشمان دختر از شدت خوشحالی برق میزند

دختر:ولی تو خیلی برای جمع آوری این پول زحمت کشیدی میخواستی گیتار مورد علاقه ات رو بخری

پسر جوان رو به دختر بر میگرده و میگه:

مهم نیست عزیزم مهم اینکه با این هدیه تو را خوشحال میکنم برای خرید گیتار میتونم 1سال دیگه صبر کنم

بعد از خرید پالتو هردو روانه پارک شدن

پسر:عزیزم من رو دوست داری؟

دختر: آره

پسر: چقدر؟

دختر: خیلی

پسر: یعنی به غیر از من هیچکس رو دوست نداری و نداشتی؟

دختر: خوب معلومه نه

یک فالگیر به آنها نزدیک میشود رو به دختر میکند و میگویید بیا فالت رو بگیرم

دست دختر را میگیرد

فالگیر: بختت بلنده دختر زندگی خوبی داری و آینده ای درخشان عاشقی عاشق

چشمان پسر جوان از شدت خوشحالی برق میزند

فالگیر: عاشق یک پسر جوان یک پسر قدبلند با موهای مشکی و چشمان آبی

دختر ناگهان دست و پایش را گم میکند

پسر وا میرود

دختر دستهایش را از دستهای فالگیر بیرون میکشد

چشمان پسر پر از اشک میشود

رو به دختر می ایستدو میگویید :

او را میشناسم همین حالا از او یک پالتو خریدیم

دختر سرش را پایین می اندازد

پسر: تو اون پالتو را نمیخواستی فقط میخواستی او را ببینی

ما هر روز از آن مغازه عبور میکردیم و همیشه تو از آنجا چیزی میخواستی چقدر ساده بودم نفهمیدم چرا با من اینکارو کردی چرا؟

دختر آروم از کنارش عبور کرد او حتی پالتو مورد علاقه اش را با خود نبرد.

خــــــــــدایا اینارو که با دل یکی بازی میکنن هیچوقـــــــت نــــبـــــــخش... الهی آمیــــــــــــــــــن

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: سه شنبه 5 شهريور 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: سه شنبه 5 شهريور 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﮐﻮﻓﺘﻪ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﺭﻭ ﺩﺭ ﭘﺬﯾﺮﺍﯾﯽ ﯾﺎﺩﺩﺍشت ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ “ﯾﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﺖ ﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩﺍﺭ” ، ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﯾﺪﻡ ﻧﻮﺷﺘﻪ “ﺳﺮﺕ ﮐﻼﻩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺍﺻﻠﯽ ﭘﺸﺖ ﻫﻤﻮﻥ ﺑﺮﮔﻪ ﺍﯾﻪ ﮐﻪ ﺭﻭ ﺩﺭ ﺑﻮﺩ” ، ﺭﻓﺘﻢ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺭﻭ ﺩﺭﻭ ﮐﻨﺪﻡ ﭘﺸﺘﺶ ﻧﻮﺷﺘﻪ “ﯾﻪ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮ ﯾﺨﭽﺎﻟﻪ ﺯﯾﺮ ﻇﺮﻑ ﻣﯿﻮﻩ ﻫﺎ” ، ﻣﻨﻢ ﺣﺮﺻﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﯾﻪ ﻧﯿﻤﺮﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺧﻮﺭﺩﻡ …

 ﺑﻌﺪ ﻧﺎﻫﺎﺭ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺯﯾﺮ ﻇﺮﻑ ﻣﯿﻮﻩ ﺭﻭ ﺧﻮﻧﺪﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﻧﻮﺷﺘﻪ “ﻣﺎ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﺎﻟﻪ ﺍﻣﺎ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺮﺍﺕ ﭘﯿﺘﺰﺍ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺗﻮ ﻓﺮ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﻪ ﻧﯿﻤﺮﻭ ﺧﻮﺭﺩﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﭘﺮﺧﻮﺭﯼ ﻧﮑﻦ ﺑﺬﺍﺭ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﯿﺨﻮﺭﯾﻢ”

 ﺧﺪﺍﻭﮐﯿﻠﯽ ﻣﻦ ﺳﺮمو ﮐﺠﺎ ﺑﮑﻮﺑﻢ …

 

 

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: سه شنبه 5 شهريور 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

دزدي بسته اي يافت كه در آن چيزگرانبهايي و دعايي نيز بود آآن شخص بسته را به صاحباش برگرداند اورا گفتتند :

 چرا اين همه مال را از دست دادي؟ گفت صاحب مال عقيده داشت

 اين دعا مال اورا حفظ مي كندمن دزد مال او هستم نه دزد دين

 او اگر آن را نمي دادم و درعقيده صاحب آن مال خللي را ميافت

 آن وقت من دزد باورهاي او نيز بودم واين كار دور از انصاف

است

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

عکس های بامزه و خنده دار (59) www.taknaz.ir

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

Troll Comic Series IV 2 ترول طنز (سری چهارم)

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

هر موقع میام داخل وبلاگم میبینم بازدید امروز بالای 50 نفر خوش حال میشم میگم حتما نظر گذاشتن ولی دریغ از یه نظر بابا مگه من چه بدی بهتون کردم مهر شده در ضمن اگه نظر گذاشتین که خیلی کم پیش میاد بزارین واسه همون مطلبی که توجهتون رو جلب کرده بزارین تا بدونم کدوم مطالب پر طرفداره ممنون

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: پنج شنبه 17 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

 

ماشا اله آقایون تازگیا خیلی خانوم شدن...

تلویزیونو که روشن میکنی
.
.
.
.
.
.
..،هر شبکه ای میزنی ،یکیشون داره آشپزی یاد میده..


راضیم ازتون

 

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: پنج شنبه 17 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: پنج شنبه 17 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

 

 

یارو اومده خونمون دزدی هیچی پیدا نکرده منو از

 

خواب بیدار کرده میگه:

 

من که رفتم، ولی این زندگی نیست شما دارین …!! 

 

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: پنج شنبه 17 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

دختری کردسوال از مادر ......... که چه طعم و مزه دارد شوهر؟

این سخن تا بشنید از دختر ......... اندکی کرد تامل مادر 

گفت با خود که بدین لعبت مست ......... گربگویم مزه اش شیرین است
یا غم شوی روانش کاهد ......... یا بلافاصله شوهر خواهد 

ور بگویم مزه آن تلخ است ......... تا ابد می کشد از شوهر دست

لاجرم گفت به او ای زیبا ......... ترش باشد مزه شوهرها
دخترک در تب ودر تاب افتاد ......... گفت:مادر دهنم آب افتاد!! 

 

نویسنده: عقرب شاه ׀ تاریخ: پنج شنبه 17 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , aghrabshah.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com